.: امـیــر حـرم :.

.: امـیــر حـرم :.

آنجا که بود بیرق عباس(ع)
باشد علم روضةالعباس(ع)

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

زندگی انسان یک زندگی اجتماعی است. حیات اجتماعی هم خالی از کشکمش وتنازع بین افراد نیست.لذا قوانینی لازم است تاحقوق هرکس را مشخص کند وراه را بر تعدی وتجاوز ومنازعات ببندد.


از سوی دیگر روشن است که دردرصورتی این قوانین موثر است که به وسیله حکومت به اجرا در بیاید ونظم در جامعه برقرار شود.


احکام اسلام منحصر به عبادات نیست بلکه احکام فراوانی در اسلام است که به شوون سیاسی واجتماعی مسلمین مربوط است.


آیاتی از قرآن حدود. و مجازاتی را برای  برخی گناهان قرار داده است وخداوند راضی نیست که این حدود تعطیل شود.


آیا بدون تشکیل حکومت تضمینی برای اجرای حدود ومجازات فاسدان در دست داریم؟


خداوند جامعه اسلامی را مکلف کرده است که در برابر دشمنان کاملا خودرا آماده نگه دارندواز مرزهای مسلمین دفاع کنند اعدوا لهم ما استطعتم من قوه.


چگونه بدون تشکیل حکومت وبسیج لشکرهای آزموده وتهیه سلاح های مختلف می توان از حوزه اسلام دفاع کرد؟


اهدافی که برای بعثت انبیا در منابع دینی آمده بدون تشکیل حکومت غیر ممکن است. یکی از اهداف آنان تزکیه وتعلیم وتربیت صحیح بوده است.چگونه می توان این اهداف را اجرایی کرد در حالی که مدارس ودانشگاه ها ورسانه ها دست یک حکومت غیر مذهبی قرار دارد  وپیوسته بی دینی را رواج می دهد؟


چگونه ممکن است با وجود یک حکومت ظالم وفاقد دین وایمان در جامعه اقامه قسط وعدل کرد ودستورات اسلام را جاری کرد؟


از اصول مسلم اسلام که تخطی از آن جایز نیست امر به معروف ونهی از منکر است.باز داشتن عملی گناهکاران از گناه وبرپایی معروف بدون تشکیل حکومت ممکن نیست.


در مقدمه پیش ضرورت بر پایی حکومت برای اجرای احکام اسلام روشن شد.


حال سوال اینجاست که حاکم این حکومت چه کسی باید باشد.


بی تردید باید شخصی باشد که دارای دو صفت اساسی است


۱شناخت قوانین اسلام تا آنهارا بتواند اجرا کند یعنی شخصی باید حاکم باشد که فقیه واسلام شناس باشد


۲تقوایی داشته باشد که حکومت را فدای خواسته های نفسانی نکند.یعنی عادل باشد


 


از آنچه آمد از نظر عقل نظریه ولایت فقیه به روشنی ثابت شد 

منبع :سایت اطلاع رسانی حوزه

واحد فرهنگی هیئت روضه العباس(علیه السلام)

مسجد چهارده معصوم(علیهم السلام)

Www.amireharam.ir

طبق روایات اسلامی، در سال ظهور امام مهدی(عج)، پس از قیام سفیانی، و شنیده شدن صیحه  آسمانی در ماه رمضان، در ایام حج و ماه ذی الحجۀ، در منطقه مِنا، میان حجّاج کشتار و قتل خونین، روی می دهد؛ لکن حوادث فاجعه بار حج امسال، جزو حوادث و نشانه های ظهور نیست. زیرا هنوز ندای آسمانی که همه جهانیان می شنوند، رخ نداده است. در ضمن برخی از روایت، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را می دهند که بعد از تزلزل در حاکیمت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی به امام عصر، و با حمایت غربی ها، وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه، به سمت مکه حرکت کرده که به معجزه الهی، دچار خسف (فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء، در بین مکه و مدینه، خواهند شد. بنابراین، هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه، نیست و هنوز این وقایع، رخ نداده است.

آشوب‌هاى منا در ذی الحجه سال ظهور:

احادیث شریف ما از آشوبى که در میان حاجیان طى مراسم حج رخ خواهد داد، خبر میدهند که در واقع دنباله اختلافات اهالى حجاز بر سر پادشاهى آن دیار است.

یحج الناس معا، و یعرفون- أی یقفون بعرفات- معا على غیر إمام، فبینا هم نزول بمنى یأخذهم مثل الکلب، فتثور القبائل فیما بینها حتى تسیل- جمرة- العقبة بالدماء، فیفزعون، و یلوذون بالکعبة. [3]

مردم باهم حج میکنند (مناسک حج را به جاى می‌‏آورند) و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام می‏دهند. هنگامى که در منا هستند فتنه سختى برمی‏خیزد و همه قبایل بر هم میشورند.

 برای ادامه مطلب هفته آینده با ما همراه باشید ....


واحد فرهنگی هیئت روضه العباس(علیه السلام)

مسجد چهارده معصوم(علیهم السلام)

شهید دانش آموز علی محمدپور

نام و نام خانوادگی: علی محمدپور؛ نام پدر: رمضان

تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۸/۲۱؛ تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۲

محل تولد:شوش؛ محل شهادت: جبهه طلائیه

وصیتنامه :

بسم رب الشهدا

فیقتال فی سبیل الله الذین یشترون الحیاة الدنیا بالاخرة

السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا رسول الله

سلام بر عاشقان حسین، سلام بر جانبازان راه خدا، سلام بر انسانهایی که با خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند، سلام بر ابر مردی که از یاران رسول الله است و آن چنان جوش و خروشی در میان مردم ایران انداخت که قلب اسلام به وسیله این مرد روشن شد، سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی... ای امام! ما تا آخرین قطره خونی که در بدن داریم، از شرف مسلمین دفاع خواهیم کرد و دست دوستی با هیچ جنایتکاری نمیدهیم.

ای پدر و مادر عزیزم! من هم اکنون که دارم این وصیت نامه را می نویسم، با قلبی آکنده از عشق بخدا و یاری رهبرم امام حسین این وصیت را می نویسم.

پدر و مادر عزیزم! وصیت من این است که همیشه در راه خدا با مشکلات مقاومت کنید و صبر داشته باشید که خدا با صابران است.

ای پدر و مادر عزیزم! من از شما میخواهم که نماز و عبادت خدا را ترک نکنید و همیشه بیاد خدا باشید. اگر من شهید شدم برای من گریه نکنید چون گریه ندارد؛ قرآن می فرماید که شهید زنده است و نزد خدای خود روزی می طلبد.

سلام به خانواده خود و ملت شهید پرور... سلام به دوستان میرسانم. پدر عزیزم!

باید به خدمت شما عرض کنم که محمد افغانی چهارصد تومان پیش من دارد از شما می خواهم که چهارصد تومان را به او بدهید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

در روایات فراوانی که از اهل بیت پیامبر و شخص پیامبر بما رسیده؛ گرچه لفظ “ولی فقیه“ وجود ندارد ولی مدلول آن هست مثل “الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا [i] “ فقیهان امانتداران پیامبران هستند مادامیکه دنیاگرا نشوند. یا " منزلة الفقیة فی هذا الوقت کمنزلة الانبیاء فی بنی اسرائیل [ii] “ جایگاه فقیه در این زمان چون جایگاه پیامبران است در میان بنی اسرائیل“ و یا این روایت پیامبر(ص) “خداوند خلفای مرا رحمت کند! پرسیدند خلفای شما چه کسانی هستند؟ فرمود: “کسانی که پس از من می آیند و حدیث و سنت مرا روایت می کنند [iii] “. و از آنجا که پیامبران بر انسانها ولایت دارند، مفهوم ولایت فقیه با توجه به این روایات و ولایت پیامبران و امامان شکل گرفته است.

[i] الکافی، ج1، ص46


[ii] بحار، ج75،  ص346


[iii] الفقیه، ج4 ص 420 ،   و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی‏...، وسائل‏الشیعة، ج27 ص 91  ، 8- باب وجوب العمل بأحادیث النبی ص و...

نکته ای که باید در این مسئله مد نظر ما باشد، آن است که در مسائلی مثل اثبات وجود خدا، اثبات اصل نبوت و معاد می توانیم با استدلال های عقلی و براهین منطقی، به یقین و علم برسیم؛ ولی در مواردی مانند این که پیامبری که باید باشد کیست و نیز امامان بعد از پیامبر چه کسانی هستند و چه خصوصیات فردی دارند؟ چه زمانی به دنیا آمده و چه وقت از دنیا رفته اند و طول مدت حیاتشان چه اندازه بوده، در خصوص این ها با استدلال های عقلی و برهان فلسفی صرف نمی توان به نتیجه رسید. در این گونه موضوعات، باید دست به دامن آیات و روایات و نقل های تاریخی شویم که برای ما خبر از مسائل جزئی مانند این گونه امور را می دهند.

اصل لزوم و حیات یک امام و زنده بودن او در هر عصر، امری عقلانی و برهانی است و با برهان و دلیل عقلی و فلسفی قابل اثبات است؛ ولی این که این امام اسمش چیست و کی به دنیا آمده و کی از دنیا رفته و آیا الان هم زنده است یا نه، به کمک دلیل های نقلی، یعنی روایات و آیات و نقل های تاریخی امکان پذیر است.

با این مقدمه، به دلایل وجود امام زمان در عصر حاضر می پردازیم. دلایل فراوانی یافت می شود که می‌توان از آن ها وجود امام زمان را اثبات کرد. این دلایل را می توان در سه مورد ذیل خلاصه کرد:

- دلیل عقلی؛

- دلیل قرآنی؛

- دلیل روایی و نقل تاریخی.

1. دلیل عقلی بر وجود امام زمان: امامت امام زمان(ع) و وجود حضرت، از مباحث امامت خاصه است. در امامت خاصه، بر خلاف امامت عامه، مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت؛ بلکه می توان از دلیل عقلی برای اثبات امامت عامه و ضرورت وجود امام بهره گرفت. سپس با بهره گیری از روایات و نقل های تاریخی، آن را در وجود حضرت مهدی(عج) منحصر کرد.

دانشمند عالی قدر، استاد جعفر سبحانی می گوید:

مبانی کلامی مهدویت گاهی مبانی نقلی و گاهی مبانی عقلی است... امّا مبانی کلامی عقلانی: می دانید که عقل نمی تواند هیچ وقت فرد مشخصی را برساند. نمی توانیم روی فرد، برهان عقلی اقامه کنیم. یکی از مبانی برهان عقلی این است که نبوت و امامت، یک فیض معنوی است... مسلمانان هم می گویند که این فیض تا وجود پیغمبر اکرم(ص) باقی است. اهل سنت می گویند که این فیض معنوی که در لباس نبوت و امامت بود، با فوت پیغمبر قطع شد. پس ارتباط بشر با عالَم بالا قطع شد.

اما ما می پرسیم چرا خدا چنین فیضی را به گذشتگان داده، اما به ما و آیندگان نداده است؟ مگر ما از آن ها کمتر هستیم؟ شیعه امامیه این مشکل را حل کرده است و آن این که این ارتباط به صورت نبوت نیست که رسالت، تکالیف و دین جدیدی باشد؛ بلکه فیض الهی به واسطه انسان کاملی برقرار است و از طریق این انسان کامل به بشر می رسد. امروزه آن واسطه، حضرت حجّت (عج) است. این برهان را علامه طباطبایی برای پروفسور کربُن بیان داشته است.(1)

بنا بر این دلیل و ادله فراوان دیگر از روایات، امام و حجت الهی باید همیشه وجود داشته باشد. نمی توان زمانی را تصور کرد که خالی از حجت الهی باشد. پس نمی توان زمان ما را خالی از وجود حجت الهی دانست. بنابراین، امام زمان در زمان ما وجود دارد و زنده است.

امام صادق (ع) فرمود: «ما امامان، امان اهل زمین هستیم؛ چنان که ستاره‏ها امان اهل آسمان اند. ماییم که خدا به وسیله ما آسمان را نگاه داشته تا بر زمین نیفتد. جز با اجازه او و براى ما آن را نگه داشته تا بر اهلش موج نزند و براى ما باران ببارد و رحمت خویش نشر کند و زمین برکات خود را بیرون دهد. اگر امام در زمین نباشد، زمین اهل خود را فرو می برد. از روزى که خدا آدم را آفرید، خالى از حجت نیست که یا ظاهر و مشهور بوده است و یا غایب و مستور و تا قیامت هم خالى نمی ماند. او، حجت خدا است. اگر چنین نباشد، خدا را نمی پرستند.

سلیمان، راوى حدیث، می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: چگونه مردم از امام غائب بهره‏مند شوند؟ فرمود: چنان که با آفتاب پس ابر بهره‏مند می شوند». (2)

2. دلیل قرآنی: یکی از دلایل حیات حضرت حجت(عج) در عصر غیبت، آیات سوره قدر است: «فرشتگان و روح به اذن خدا، همه فرمان‌ها و سرنوشت ها را فرود می‌آورند». نکته مهم، واژه «تنزل الملائکة و الروح» است که فعل مضارع معنای استمرار را می‌رساند. قیدی برای آن معین نشده تا بگوییم نزول در سال خاصی بوده و تمام شده، بلکه هر سال شب قدری دارد. (3) هر شب قدر، ملائکه و روح، امر پروردگار را نازل می کنند. جایگاه نزول امر، قلب مقدس ولی عصر (عج) می‌باشد.

امام جواد (ع) به شیعیان توصیه کرده‌اند که به وسیله این آیه با آن ها (مخالفان امامت) استدلال کنید؛ «ای شیعیان! به آیه "انا انزلناه فی لیلة مبارکة" استدلال کنید. این سوره (دخان) پس از رسول خدا، خاصّ ولی امر در هر عصری است». (4)

آیات دیگری نیز وجود دارد که به نوعی دلالت بر زنده بودن امام زمان(عج) می کند، مانند سوره های: مائده / 56، مجادله / 22، صافات / 173، انفال / 7، قصص/ 5، نور/ 55

، توبه / 32 - 33، فتح / 28، صف / 8 - 9 و ... . (5)

3. دلیل روایی و نقل تاریخی: اما دلایل تاریخی و روایی در مورد ولادت امام زمان در زمان و مکان معین و تداوم حیات معجزه گونه ایشان، بسیار زیاد است .

برای آگاهی بیش تردراین باره می توانید به کتاب های نوید امن و امان، آیت الله صافی، دادگستر جهان ابراهیم امینی، خورشید مغرب،محمد رضا حکیمی، مهدی انقلابی بزرگ،ایه الله مکارم، موعود ادیان ،ایه الله منتظری،مراجعه نمائید .

پی نوشت ها:

1. فصلنامه انتظار، ج 1، ص 66 - 70.

2. شیخ صدوق، الأمالی، المجلس الرابع و الثلاثون، ص 186، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362 ه.ش.

3. ثقة الاسلام کلینى، اصول کافی، کتاب الحجة، باب فی شأن انا انزلناه فی‌الیلة القدر و تفسیرها، حدیث 2، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ه ش.

4. اصول کافی، همان، ج 1، ص 245.

5. لطف الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج 2 - 1، ج 2، ص 156 - 160، انتشارات جامعه مدرسین.