.: امـیــر حـرم :.

.: امـیــر حـرم :.

آنجا که بود بیرق عباس(ع)
باشد علم روضةالعباس(ع)

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است



بسم الله الرحمن الرحیم


مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَی نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا


خواهران و برادران هم استانی عزیز


شهادت رهبر شیعیان عربستان، آیت الله نمر، نشانگر واقعیت تلخ تسلط افراطی گری، و کینه پراکنی برخاسته از وهابیت بر حاکمیت رژیم سعودی و عمق بی‌تدبیری و ناتوانی دولت ریاض است که سرکوب و برادر کشی را راه خروج از بن بست و استیصال سیاسی خود دانسته است

دولت سعودی به رغم توصیه های اسلامی، دلسوزانه و برادرانه منطقه ای و بین المللی درخصوص شیخ نمر باقر النمر، سرانجام این روحانی و عالم برجسته دینی را که اصلی ترین سخنش برقراری دموکراسی و احقاق حقوق تمامی مردم مظلوم عربستان بود، به جوخه اعدام سپرد. این در حالی است که این عالم برجسته از یک دادگاه عادلانه برخوردار نبود و متاسفانه در یک دادگاه غیرشفاف و به دور از استانداردهای لازم بین المللی محاکمه شده بود. 

آنان یقین بدانند هر ستاره‌ای که از آسمان انسانیت و دین فروبکشند هزاران ستارة دیگر خواهد شکفت و آسمان خدا را نورباران هدایت ربانی خویش خواهند ساخت.

آنها بدانند

تفکر علامه آیت الله نَمر نمرده است و هرگز نمی‌میرد اندوهش را در پیشگاه الهی به اجر و ثوابی گرانقدر انشاءالله بر شانه‌های غم ‌دیده‌مان هموار خواهیم کرد و راه روشن آن شهید بزرگ سرزمین حجاز را برای همیشه زنده خواهیم داشت.

لذا عاجزانه از برادران و خواهران درخواست داریم در این شرایط خطیر که منطقه خاورمیانه و جهان اسلام درگیر توطئه های صهیونیستی و تکفیری است به رسالت واقعی خود عمل کنند و برای خاموش شدن این آتش نفاق و کینه توزی حول محور آموزه های پیامبر صلح و دوستی متحد شوند.

هیئت روضة العباس(علیه السلام) شهادت این عالم بزرگوار را به ساحت مقدس حضرت ولی الله الاعظم اباصالح المهدی ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، مقام معظم رهبری مدظله العالی، مراجع عظام تقلید و علمای بزرگوار دامت برکاتهم و تمامی پیروان اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان تسلیت عرض نموده و این حرکت دردمنشانه را محکوم می نماید و عواقب هولناک این جنایت بزرگ را بر عهدة خاندان کثیف آل سعود میداند.

از طرف:

واحد فرهنگی هیات روضة العباس (علیه السلام) (مسجد چهارده معصوم (علیهم السلام))

غیبت صغری

| ندای حرم | ۰ نظر


آغاز غیبت صغری امام زمان(عج) و داستان سرداب

پس از در گذشت و یا شهادت امام حسن(ع), مأموران خلیفه عباسى حرکت گسترده اى را آغاز کردند و به جست و جوى فرزند و جانشین آن حضرت پرداختند(1). در هر جا که احتمال وجود امام زمان(ع) را مى دادند, حضور مى یافتند. هدف آنان از هجوم به منزل امام حسن(ع) و اذیت و آزار بنى هاشم, دستگیرى و قتل فرزند امام حسن(ع) بود. این پیگیرى خطرى بزرگ براى آینده امامت بود, که با قدرت و حکمت پروردگار مهدى(ع) از نظرها پنهان گردید و از خطرها به دور ماند.




در آغاز غیبت, میان علما و دانشمندان اختلاف است. سه نظر در آن وجود دارد:

1. گروهى مانند شیخ مفید(ره) آغاز غیبت صغرا را از هنگام ولادت حضرت مهدى(ع) به شمار آورده اند(2); زیرا از همان سالهاى آغازین ولادت, آن حضرت غیبت نسبى داشت و شمارى اندک از یاران, وى را مشاهده کردند.

بنابراین نظر, دوره غیبت صغرا تقریباً 74 سال مى شود, یعنى از آغاز ولادت, تا پایان سفارت آخرین سفیر حضرت.

2. برخى بر آنند که غیبت صغرا, از سال 260 ه. ق. یعنى سال درگذشت امام حسن(ع) آغاز شد و این مدت, تا شروع غیبت کبرا, دوران آمادگى شیعیان و اُنس آنان به جدایى از امام زمان(ع) نام گرفت. این دوران تقریباً هفتاد ساله, غیبت همه جانبه نبود. سفیرانى رابط بین امام و مردم بودند و مردم با واسطه, پرسشهاى دینى و دنیایى خود را از آن حضرت دریافت مى کردند.

3. گروهى آغاز غیبت امام(ع) را از زمانى مى دانند که مأموران خلیفه به منزل حضرت در سامرا, هجوم آوردند, تا وى را دستگیر کنند و آن حضرت در آن هنگام, در سرداب و همان جا, از دیده ها پنهان شد و تاکنون, در آن جا, بدون آب و غذا زندگى مى کند و روزى از آن جا ظهور خواهد کرد.

این داستان چنان شهرت یافته که وى را (صاحب سرداب) لقب داده اند(3).

در پاسخ این سخنان باید گفت: در منابع شیعى و کتابهاى امامیه, هیچ نامى از (سرداب) نیست. نویسندگان اهل سنت در نوشته هاى خود بر این نظر اصرار مى ورزند ومتأسفانه این مسأله دستاویز حمله نا آگاهانه برخى از آنان به تشیع گردیده است(4). پنداشته اند که شیعیان در میانه سرداب, امام خودرا مى جویند و ظهورش را از آن نقطه انتظار مى کشند; از این روى, تهمتهایى به شیعه زده اند و زحمت مراجعه به منابع شیعى را در این زمینه به خود نداده اند.

البته داستان حمله مأموران معتضد عباسى به منزل امام(ع) و برخورد آنان با آب فراوان و دیدن فردى که در گوشه اى نشسته و عبادت مى کند و سپس هجوم به طرف وى و ناکام شدن آنان از دستگیرى وى, در برخى از منابع شیعى آمده است, اما در این نقل, بر فرض صحت سند و دلالت آن: اولاً, از (سرداب) نامى برده نشده است ثانیاً, حمله دیگرى که از ناحیه معتضد صورت گرفته خلاف آن چیزى را که اهل سنت مى گویند, ثابت مى کند زیرا بنابراین نقل, امام(ع) آن محلّ را ترک کرد و از پیش چشم مائموران گریخت و در نتیجه, در سرداب نیست(5).

منشاء خرده گیریهاى نا آگاهانه برخى به شیعه, در این زمینه, آن است که شیعیان به بخشى از حرم عسکریین در سامرا, یعنى (سرداب) احترام و توجه خاصى دارند و آن را زیارت مى کنند. خاطره هاى امامان خویش را گرامى مى دارند و آن مکان را مورد عنایت قرار مى دهند. و این نه به خاطر آن است که امام زمان(ع) در این جا مسکن گزیده است و زندگى مى کند, بلکه از آن جهت است که زمانى مرکز عبادت و سکونت چند تن از امامان راستین تشیع بوده است.

«و ما حب الدیار شقفن قلبى ولکن حبّ من سکن الدیار»

گذشته از این, بر اساس احادیث فراوانى که در منابع شیعى وجود دارد, شیعیان بر این باورند که امام زمان(ع) در میان مردم در رفت و آمد است و در مراسم حج و مانند آن شرکت مى جوید و مانند یوسف که برادرانش را مى شناخت وآنان وى را نمى شناختند, دوستان خویش را مى شناسد و...(6) بنابراین, داستان غیبت حضرت مهدى(ع) در سرداب سامرا و زندگى کردن حضرت در آن مکان, بهتان و دروغى بیش نیست و هیچ یک از بزرگان شیعه, چنین باورى نداشته و ندارند. 


پی نوشت :

(1) (اصول کافى), ج505/1.

(2) (ارشاد), مفید, ج340/2.

(3) (اتفاق در مهدى موعود), سید اکبر قرشى62/ـ 111.

(4) (منتخب الائثر فى الائمام الثانى عشر), صافى گلپایگانى 372/, داورى, قم.

(5) (کتاب الغیبة), شیخ طوسى;248/ (بحار) ج51/52.

(6) (کتاب الغیبة), شیخ طوسى164/ .

🔴🔴ما اهل کوفه نیستیم؟؟🔴🔴


🔸تمام تاریخ شیعه، تا جایی که حکومت تنها نیاز به حکمت و درایت رهبر مسلمین داشته، همیشه مکر دشمنان و توطٸه منافقان راه به هیچ مقصدی نبرده، اما کار همیشه آنجا سخت شده، و فتنه آنجا بالا گرفته و به سربریدن حق منجر شده که امام مسلمین نیاز به بصیرت و یاری مردم پیدا کرده. آنجایی که مالک از یک قدمی خیمه معاویه برمیگردد، آنجایی که حسن بن علی با معاویه صلح می کند و آنجا که حسین بن علی، فریاد برمی آورد که: کسی نیست از حرم رسول الله دفاع کند؟

🔹حالا پس از گذشت 37 سال از انقلاب، در تمام فتنه های این سال ها پشتمان گرم بود به درایت رهبری و می گفتیم تا او هست دلمان قرص است که آسیبی به انقلاب نمی رسد، اما فتنه در راه، آن بزنگاهی است که قلب ولایت را نشانه گرفته اند، و دشمن به یک قدمی حریم ولایت رسیده، حال اینکه چگونه در میان غفلت ما به اینجا رسید بماند، مهم این است که در این فتنه تنها درایت رهبری به داد ما نمی رسد، اینجا محل امتحان و ابتلای ملتی است که سی و هفت سال فریاد زدند:" ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند."

▪علی تنهاست، و دشمن در یک قدمی فتح حرم. اگر بایستد و از خود دفاع کند، متهم به هزار تهمت می شود که قدرت طلب بود و دیکتاتور، نظارت بر خودش را نمی توانست بپذیرد و ... 

🔹اینجا اما ما باید در مقابل حریمش به دفاع بایستیم، با سلاح بصیرتمان، با سلاح روشنگری... 

🔸تا دیروز ما پشتمان به حضور او گرم بود، حالا او باید پشتش به حضور من و تو گرم باشد.

🔹بیدار باشیم، حتی به قدر پلک زدنی از مکر دشمن غافل نشویم.

🔸این نقطه از تاریخ، رسیده ایم به جایگاه هزینه دادن ما در راه دفاع از ولایت.

🔸🔸بسم الله...


گرگ ها خوب بدانند:

 چون پدر نیست تفنگ پدری هست هنوز

شیر مردی چو علی خامنه ای هست هنوز

ولایت فقیه

| ندای حرم | ۰ نظر

بنام خدا

یکی از موارد و سوالاتی که بسیار مورد پرسش نوجوانان و جوانان قرار میگرد موضوع ولایت فقیه است اساسا ولایت فقیه چیست؟چرا باید باشد؟فرق میان ولایت عام و مطلقه فقیه چیست؟نظر بزرگان در این باره چیست به حول قوه الهی روز شنبه هر هفته سعی خواهد شد به هر یک از این سوالات پاسخ داده شود.یا حق


حال سوال اینجاست در دوره غیبت حضرت مهدی عج تکلیف مومنان چیست؟چطور احکام مختلف اسلامی را دریافت و عملی کنند؟برای پاسخ به این سوال در پست امروز به تعریف ولایت فقیه میپردازیم:

معنای ولایت فقیه:

همانطور که گفته شد ولایت به معنای والی بودن، مدیر بودن و اجرا کننده است و اگر گفته می شود: «که فقیه ولایت دارد؛ یعنی از سوی شارع مقدس، تبیین قوانین الاهی و اجرای احکام دین و مدیریت جامعه اسلامی در عصر غیبت بر عهده فقیه جامع الشرایط است  ». جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ص 463، انتشارات اسراء.

به صورت مختصر ؛ « حکومت، زعامت و تصدی اداره امور اجتماعی، سیاسی مسلمانان به دست عالم دینی (فقیه) و یا حکمرانی فقیهان عادل بر مبنای مصلحت قاطبه مسلمانان و در راستای اجرای مقررات اسلامی را ولایت فقیه می‌گویند.»(عمید زنجانی، ‌عباسعلی، فقه سیاسی، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1373، ج 2، ص 326)